سید قطب، طلایه دار بیداری اسلامی

سید قطب، طلایه دار بیداری اسلامی

یکی از چهره های کم نظیر جهان اسلام که فریاد استکبار ستیزی و اسلام خواهی او فراتر از مرزرهای جغرافیائی کشورش طنین انداز شد شهید سید قطب می باشد. با نگرشی کوتاه به تاریخچه جهاد و مبارزه در بسیاری از کشورهای اسلامی مانند ایران، افغانستان، پاکستان، مصر، ترکیه و... رگه های بسیار تاثیرگذاری از افکار و نظریات سید قطب را بوضوح می توان مشاهده کرد.


سید قطب، طلایه دار بیداری اسلامی

یکی از چهره های کم نظیر جهان اسلام که فریاد استکبار ستیزی و اسلام خواهی او فراتر از مرزرهای جغرافیائی کشورش طنین انداز شد شهید سید قطب می باشد. با نگرشی کوتاه به تاریخچه جهاد و مبارزه در بسیاری از کشورهای اسلامی مانند ایران، افغانستان، پاکستان، مصر، ترکیه و... رگه های بسیار تاثیرگذاری از افکار و نظریات سید قطب را بوضوح می توان مشاهده کرد. در مقطع زمانی دهه سی و دهه چهل در ایران، ترجمه کتابهای سید قطب بود که خوراک فکری مبارزان بویژه طلاب جوان در شناخت اهداف و روشهای استعمار مارکسیست را فراهم می کرد. کتابهای کوچک همو بود که مجاهدین افغان با خواندن آنها خشم شعله ور خود را بر پیکره کمونیست خالی کردند و هم اینک نیز کتابخانه های بسیاری از مسلمانان آزادی خواه در جهان دهها کتاب و صدها مقاله از شهید سید قطب را به یادگار دارد.

سید قطب به سال1906 میلادی مطابق با 1285 شمسی در روستای موشه از توابع استان اسیوط مصر دیده به جهان گشود. پدرش حاج قطب ابراهیم از محترمین و فعالان اجتماعی دیار خود بود. سید قطب دوران ابتدایی را در روستای خود گذراند و همزمان با تحصیل در سن ده سالگی حافظ کل قران شد. از آنجائیکه پدرش حاج ابراهیم عضو حزب وطنی اللواء بود، به همین دلیل هرهفته جلسات بحث و بررسی مسائل مهم مصر و جهان اسلام در منزلش تشکیل می شد. در انقلاب سال 1919 م به همراه پدر برای مردم سخنرانی می کرد و آنها را به جهاد ومقاوم تتشویق می نمود و این در حالی بود که او 13 سال بیشتر نداشت.


وی در سال 1920 م برای ادامه تحصیل به قاهره سفر کرد و در سن 16 سالگی وارد دانشسرای عبدالعزیز قاهره شد. وی دانشگاه دارالعلوم را هم تجربه کرد.امام دانشجویی همچون سایرین نبود. استادان از استعداد و پشتکار او متعجب و در عین حال خوشحال بودند. سپس سید قطب به استخدام وزارت تعلیم و تربیت مصر درآمد.



ورود به دنیای مطبوعات:


سید قطب پیش از آنکه وارد عرصه نگارش در مطبوعات شود، ادبیات را به خوبی آموخت. به گونه ای که در زمان تحصیل در دانشگاه کنفرانسی ترتیب یافت تا او مقاله ادبی خود را عرضه دارد و تحسین همگان را برانگیزد. از این رو مقالات وی دارای استحکام ادبی نیز بود. اما وجه تمایز آثار سید قطب لبه تیز تهاجمات وی به هیئت حاکمه مصر و سران غرب زده باعث شد هر نشریه های که اقدام به چاپ چند مقاله از سید می کرد بلافاصله توسط دولت تعطیل شود. از این روی وی تصمیم گرفت خود مجله ای را راه اندازی کند.«العالم العربی» نشریه ای بود که به ابتکار سید قطب و برخلاف سایر نشریات مصری که تاریخ روز را به میلادی درج می کردند، بر اساس تاریخ هجری قمری منتشر می شد.


وی در این نشریه تحلیلهای سیاسی متفکرین و سیاسیون عالم عرب را به چاپ می رساند، همچنین خودش با نوشتن مقاله، سیاست استعمار در قبال اعراب را محکوم و افشا می کرد. در همین ایام دولت مصر تصمیم گرفت سید قطب را به بهانه برخی تحقیقات به امریکا اعزام کند و هدف از این کار دور نگه داشتم سید از مصر و قرار دادن او در متن جامعه وفرهنگ امریکا بود تا شاید تفکراتش مانند برخی از اساتید مصری تحت تاثیر آمریکا قرار گیرد. اما اقامت دو ساله او در امریکا نه تنها ذره ای از اعتقاداتش را سست نکرد بلکه باعث شد از نزدیک جامعه آمریکا را که به اعتقادش عامل بدبختی مسلمانان بود، بشناسد. لذا تصمیم گرفت هنگام بازشگت به مصر مردم کشورش خصوصا جوانان را با ماهیت واقعی امریکا آشنا کند.


حضور سید قطب در فضای نشریات مصر هرروز پررنگ تر می شد. مقالات او در این مطبوعات از تندترین و در عین حال قوی ترین مقالات آن زمان یه شمار می ورد. به عنوان نمونه مقالات با عنوان «ای بردگان امریکا و روس و انگلیس آزاد شوید»، «ای جوانان مصر آماده وآگاه باشید»، «به خود ایمان بیاوریم» عناوینی است کوبنده که بیانگر موضوعات حساس و قابل تامل مردم و دولتهای عرب بود.


در سال 1945 م جمعیت اخوان المسلمین مجله ای به نام «اخوان المسلمین» منتشر کرد و سید قطب را به عنوان رئیس هیئت تحریریه آن انتخاب کرد. این هفته نامه روزهای پنج شنبه هر هفته منتشر می شد. سید در این نشریه افکار انقلابی – اسلامی خود را بیش از گذشته بیان کرد. لذا بعد از چاپ دوازده شماره، از انتشار آن توسط دولت جلوگیری شد. و این آخرین فعالیت مطبوعاتی سید به شمار می رود. زیرا در همین سال دستگیر و روانه زندان شد. سید قطب در طول حیات 25 ساله مطبوعاتی خود 455 مقاله و قصیده در مجلات و روزنامه های مختلف به چاپ رساند.



اندیشه های سید قطب:


محور اصلی اندیشه های سیاسی _ اجتماعی سید قطب ایجاد حکومت الهی برمبنای قوانین اسلام بود. به همین علت هم استکبار و استعمار ستیزی را همواره قدم اول استقلال و ایجاد حکومت اسلامی می دانست. با توجه به این موضوع به چند محور اصلی اندیشه های سید قطب می پردازیم:



1-غرب ستیزی:


سید قطب همانند دیگر متفکران متعهد جهان اسلام مانند سید جمالدین اسد آبادی، آیت الله کاشانی، محمد عبده، اقبال لاهوری و... به شدت با فرهنگ غرب مخالفت می کرد و از اندیشه و اخلاق غربی انتقاد می نمود. وی مقاله ای به نام «عود الی الشرق» به چاپ رساند و در آن فرهنگ غرب را فرهنگی حیوانی و پست خواند. در قسمتی از این مقاله آمده است: «حیات غرب بدون شک هم لذیذتر است و هم راحت تر ولی از نظر انسانیت بهتر، والاتر و گرامی تر نیست. حیات غرب حیاتی است که زن در آن از هر قیدی رهاست. آری حیات غرب، حیات لذیذی است. لکن حیاتی است پست تر از حیوان، زیرا فقط غرایز جنسی دیده می شود. در غرب هیچ قیدی نیست و این را آزادی می نامند. بله آزادی است اما نه آزادی روح بلکه آزادی بد ن، ازادی حیوانیت نه آزادی انسانیت.»



2- اسلام امریکایی:


اولین اندیشمند جهان اسلام که کلمه اسلام امریکایی را مطرح کرد، سید قطب بود. او قائل بود دو اسلام وجود دارد یکی اسلام راستین و یکی اسلامی که امریکا می خواهد. وی در این زمینه می نویسد: «این روزها امریکائی ها باز به فکر اسلام افتادند. انها نیازمند اسلام هستند تا در خاورمیانه و کشورهای اسلامی آسیا و آفریقا با کمونیسم بجنگند... البته اسلامی که امریکا و غربی های استعمارگر و همپیمانانشان در شرق میانه خواستار آن هستند، همان اسلامی نیست که با استعمار می جنگد و با خودکامگی ها مبارزه می کند، بلکه فقط اسلامی است که با کمونیست مبارزه می کند. زیاا آنها اسلامی نمی خواهند که حکومت کند و اصولا تحمل حکومت اسلامی را ندارند. چراکه وقتی اسلام حکومت یافت امتی دیگر تربیت و ایجاد می کند و به ملتهای می آموزد که تهیه قدرت و قوه واجب است و طرد و نفی استعمار فرض است و کمونیست هم مانند استعمار آفتی است و هر دو دشمن هستند و تجاوز کار.»


وی درباره تقسیم جامعه به جامعه اسلامی و جاهلی می گوید: «یا اسلام یا جاهلیت ! حد وسطی وجود ندارد که نیمی اش اسلام و نیم دیگرش از جاهلیت باشد و اسلام آنرا بپذیرد و بدان رضایت دهد. دیدگاه اسلام روشن است. حق واحد و تعدد ناپذیر است. حکم یا حکم خداست و یا حکم جاهلی است. قانون یا قانون خداست و یا هوا و هوس.»



3- مبارزه با صهیونیسم:


سید قطب از خطر یهود و صهیونیسم به کرات صحبت می کرد. حتی چند روز قبل از اعدام به یکی از دوستانش گفته بود: «یهود خود را برای سلطه جهانی آماده می کند. همه مردم جهان مخصوصا مسلمانان باید مراقب باشند» سید قطب نسبت به جنبش یهود و صهیونیسم شدیدا بد گمان بود و آن را عامل انحطاط و عقب ماندگی جوامع اسلامی میدانست. وی در این باره می نویسد: «معتقد هستم که هرکجا دعوتی برخلاف اخلاق و دعوت به بی عفتی و اشاعه فحشاء وربا و جنگ است دست صهیونیسم در کار است. کارل مارکس یهودی بود و از پشت پرده کمونیسم اخلاق و ادیان را کوبید. دورگهایم با نقاب جامعه شناسی و اخلال در سازمان خانواده فضیلت و اخلاق را از میان برد و ساتر یهودی و یا نیمه یهودی از ماورای اگزیستانسیالیسم و احترام منتهی به حیوانینت فرد – و فروید یهودی از پشت منطق روانکاوی – غریزه جنسی را مرجع احساس دینی، هنری و خانوادگی دانست. اینها یک تصادف نیستند.



4- اسلام یگانه دین رهایی بخش:


سید قطب اسلام را یگانه دین رهایی بخش از مشکلات جوامع بشری می داند و معتقد است هیچ نظامی غیر از نظام اسلام نمی تواند سعادت بشری را فراهم کند. وی همچنین معتقد است آینده در قلمرو اسلام خواهد بود.در این باره می نویسد: «شکی نیست علی رغم این دشمنی ها و کارشکنی ها، آینده در قلمرو اسلام است و ما اینک جهادی طولانی، دشوار و پرخطر داریم. این جهاد برای نجات فطرت از لابلای انبوه ابرهای تیره و پیروز ساختن آن بر تیرگی هاست. باید برای این جهاد مجهز شویم و قوای فراوان آماده سازیم. تجهیزات لازم برای این جهاد فقط یک چیز است: آشنایی کامل با حقایق اسلام و فراگرفتن دین در سطح عالی آن.»



مبارزات سیاسی سید قطب و همکاری با اخوان المسلمین:


با شکل گیری جمعیت اخوان المسلیمن در مصر، فصل جدیدی از فعالیتهای سیاسی در این کشور آعاز شد. مهمترین اهداف اخوان المسلمین عبارت بودند از:


1- آزادی وطن از سلطه بیگانگان مخصوصا اسرائیل


2- تشکیل حکومت اسلامی در مصر


3- اصلاحات اجتماعی و اقتصادی


4- مبارزه و مخالفت با استعمار


5- طرفداری از استقلال کشورهای اسلامی در هر نقطه از جهان


6- ضدیت با ملی گرایی و تلاش برای وحدت جهان اسلام.


سید قطب پس از بازگشت از امریکا، با مطالعه دقیق اهداف و تفکرات این جمعیت در سال 1951 میلادی بدان پیوست. او آنچنان به اخوان المسلمین علاقه داشت که همیشه می گفت: «من در سال 1951 م متولد شدم.» همانگونه پیشتر بیان شد سید پس از عضویت در ارگان جمعیت اخوان المسلمین، به عنوان رئیس هیئت تحریریه نشریه جمعیت منصوب شد.


مقالات تند و صریح او در روزنامه ها و انتقاد از سیاست استعماری انگلستان و ضرورت تشکیل دولت اسلامی باعث شد که سید قطب در سال 1945 م به همراه دیگر مجاهدان اخوان المسلمین دستگیر و به مدت 15 سال محکوم به زندان شود. اما 5 سال از زندانی شدن وی نگذشته بود که به علت وخامت حالش از زندان آزاد شد.


با ادامه فعالیتهای سید قطب و تاثیر افکار و آرای وی بر مردم به خصوص جوانان مصر و جهان عرب، سید قطب در سال 1965 م مجددا دستگیر و زندانی شد. سید در تمام دوران بازجویی با شهامت تمام از افکار و عملکرد خود دفاع کرد به گونه ای که علنا خواستار برچیده شدن حکومت ظلم مصر شد. پس از اتمام بازجوئی ها، سید قطب و یارانش را به زندان منتقل کردند. در این مقطع سید قطب شکنجه های زیادی را تحمل کرد به گونه ای که پیش چشم او خواهر زاده اش رفعت را شکنجه و به شهادت رساندند.



شهادت:


سرانجام پس از چهار ماه به دستور جمال عبدالناصر سید قطب و چند نفر از رهبران اخوان المسلمین به اعدام محکوم شدند. هنگامی که رای دادگاه خوانده شد سید گفت: «من پیش از این هم می دانستم طبقه حاکم نمی خواهد من زنده بمانم. بار دیگر اعلام می کنم که نه پشیمان هستم، و نه اظهار ندامت می کنم ونه از این رای اندوهناکم. بلکه خوشحال و مسرورم که در راه هدف مقدس و ایده آلم کشته شده ام. البته تاریخ آینده درباره ما و حکومت داوری خواهد کرد که کدام یک از ما صادق و برحقیم.»


سرانجام روز اعدام فرا رسید. 9/8/1966 م مطابق با 7 / 3/ 1345 ش. هنگام طلوع خورشید سید قطب و دوستانش به سوی جوخه اعدام هدایت شدند. سید سربلند و با روی گشاده و خندان جمله ای به سربازان گفت که ترجمه اش شعر اقبال لاهوری است:


نشان مرد مومن با تو می گویم که چون مرگش رسد خندان بمیرد


سپس تفنگها به سوی وی نشانه گرفته شد و او با آوای صفیر گلوله ها پرواز کرد و در سن 60 سالگی به شهادت رسید.



سید قطب چهره محبوب جهان اسلام:


فریاد اسلام خواهی سید قطب درست در زمانی طنین انداز شد که مسلمانان تحت سیطره فکری، اقتصادی و سیاسی استعمارگران بودند. آزادی خواهان و روشنفکران متعهد کشورهای اسلامی اقدام به ترجمه و نشر مقالات و کتابهای سید قطب نمودند تا جایی که در برخی کشورها همچون افغانستان خواندن و نگه داشتن برخی از کتابهای سید جرم محسوب می شد.


در ایران نیز بسیاری از مقالات و کتابهای سید همزمان با دوران تبلیغی ضد دینی، یعنی در دهه سی و چهل به فارسی ترجمه شدند. نتیجه ای که ترجمه این آثار داشت، تقویت افکار مذهبی و فراهم آوردن خوراک فکری تازه برای روحانیونی بود که به منبر می رفتند. تا این زمان، پس از سه چهار دهه غفلت و سرکوبی روحانیت، چنین تصور می شد که تنها روشنفکران غیر مذهبی هستند که با مسائل اجتماعی سروکار دارند. با آمدن این آثار به صحنه در کنار آثار شماری از نویسندگان مذهبی در داخل، راه ورد طلاب به حوزه های روشنفکری و اجتماعی فراهم گردید.


چرا که نگرش سید قطب در آثار تک نگاری اش و هم در تفسیر «فی ظلال القران»، طرح یک اسلام سیاسی فعال و خواستار به دست آوردن حاکمیت بود تا همزمان با اجرای کامل شریعت اسلام، بتواند بر ضد زیاده خواهی های غرب و دنیای کمونیستی بایستد.


اینک از مصر و الجزایر گرفته تا ترکیه و ایران و افغانستان، آثار سید قطب پشتوانه فکری مدافعان حکومت دینی بر مبنای احکام الهی است. چراکه او مرزها را مانع وحدت جهان اسلام می دانست و معتقد بود در هرکجا که مسلمانان پیشرفت و پیروزی داشته باشند، پله ای است برای ایجاد حکومت جهانی اسلام. در همین زمینه نامه سید قطب به آیت الله کاشانی به مناسبت ملی شدن صنعت نفت بسیار مهم و خواندنی است. سید در این نامه نکات بسیار مهمی را بیان می کند. به اعتقاد او، نهضت ملی شدن صنعت نفت «ملی» نیست. بلکه نهضتی اسلامی به رهبری یک روحانی است. وی در بخشی از این نامه آورده است: «استعمار غربی می داند که اگر میهن اسلامی یکپارچه شود، چه موقعیت استوار نظامی، سیاسی، و اقتصادی نیرومندی خواهد داشت. امپریالیسم از منابع مادی و انسانی فراوانی که جهان اسلام می تواند فراهم بیاورد بخوبی آگاه است. برای استعمار کاملا عیان است که وقتی صد میلیون نفر زیر یک پرچم و در سایه عقیده ای واحد و نظام اجتماعی واحد گرد هم بیایند، کفه ترازو به نفع اینها سنگین خواهد شد.»


سید قطب تاکید کرده است: «کمونیسم بوسیله بوقهای خود هشدار داده و همواره سعی می کند از ارزشهای اندیشه اسلامی بکاهد و وانمود کند که زمینه عملی برای ایجاد آن وجود ندارد. در این راستا گام به گام سرمایه داری را همراهی می کند اما در میان تمام این دشمنی ها و تجاوزها، فریاد مشترک از گوشه و کنار جهان اسلام برخاسته است که خواستار اتحاد مسلمانان برای ایجاد حکومت واحد اسلامی است.»