احزاب و مذاهب جهان

مذاهب و ادیان و احزاب

احزاب و مذاهب جهان

مذاهب و ادیان و احزاب

دعوت سلفیه و یا دعوت شیخ محمد بن عبد الوهاب


دعوت سلفیه پیشتاز حرکات اصلاحی میباشد، حرکاتی که در دوران  عقب ماندگی وجمود فکری درعالم اسلامی، قدم به ظهور نهاده اند، به سوی بازگشت عقیده اسلامی به سوی منابع و اصول اصلی آن دعوت نموده تأکید بر پاک ساختن مفهوم توحید از انواع و اقسام شرکی که به آن مخلوط شده است، مینماید، بعضی افراد بر این دعوت نام « وهابی» را اطلاق میکنند، که اشاره به سوی نسبت آن به سوی مؤسسش محمد بن عبد الوهاب، میباشد.

دعوت سلفیه و یا دعوت شیخ محمد بن عبد الوهاب


دعوت سلفیه پیشتاز حرکات اصلاحی میباشد، حرکاتی که در دوران  عقب ماندگی وجمود فکری درعالم اسلامی، قدم به ظهور نهاده اند، به سوی بازگشت عقیده اسلامی به سوی منابع و اصول اصلی آن دعوت نموده تأکید بر پاک ساختن مفهوم توحید از انواع و اقسام شرکی که به آن مخلوط شده است، مینماید، بعضی افراد بر این دعوت نام « وهابی» را اطلاق میکنند، که اشاره به سوی نسبت آن به سوی مؤسسش محمد بن عبد الوهاب، میباشد.

تأسیس و افراد برازنده:
-محمد بن عبد الوهاب مشرفی، تمیمی نجدی ( 1115-1206هـ) (1703-1791م) .
-در قریه عیینه نزدیک به ریاض تولد شده، علوم ابتدائی خودرا نزد پدرش فرا گرفت، وقتی سنش به بیست رسید قرآن کریم را حفظ نموده چیزی از فقه حنبلی و از تفسیر و حدیث خوانده بود.
-به خاطر حج به مکه رفت و از آنجا برای آموختن علوم شرعی به مدینه منوره سفر نموده در آنجا با شیخ خود محمد حیات سندی،  (ت 1165هـ) صاحب حاشیه بر صحیح بخاری، ملاقات کرد و از وی خیلی متأثر گردید [یعنی درس و علوم شیخ بر وی تأثیر زیادی انداخت].
-دوباره به قریه عیینه بازگشت نموده سال ( 1136/1724م) به سمت عراق سفر نمود تا از بصره، بغداد و موصل دیدار نماید، در هر یک از این شهرها با مشائخ و علما ملاقات نموده از آنها علم میاموخت.
-بصره را جبرا به قصد احساء ترک گفت و از آنجا به سوی حریملاء رفت زیرا   پدرش به آنجا انتقال نموده به عنوان قاضی کار میکرد، و در همین منطقه سال ( 1143هـ/1730م)  شروع به دعوت علنی به سوی توحید نمود، ولی دیری   نگذشت که تعدادی از مردم آنجا نقشه قتلش را کشیدند و شیخ به همین سبب آنجارا ترک گفت.
-به طرف عیینه رفته دعوت خودرا به امیر آنجا ( عثمان بن معمر) عرضه نمود، امیر [دعوتش را پذیرفته] با وی در ویران کردن قبرها و قبه ها و در سنگسار کردن زنی که زنا کرده بود و به آن اعتراف نموده بود، کمک کرد.
-امیر احساء عریعر بن دجین نامه ای به سوی امیر عیینه فرستاد و به وی فرمان داد که شیخ را از دعوت منع نماید، بنابر آن بخاطر این که امیر عیینه زیر فشار قرار نگیرد شیخ آن قریه را ترک نمود.
-سال 1158هـ به طرف درعیه مقر امارت آل سعود حرکت نموده به نزد محمد بن سویلم عرینی به عنوان مهمان اقامت نمود و در آنجا شاگردانی به اطرافش جمع شدند و شیخ را عزت و اکرام نمودند.
-امیر محمد بن سعود که از ( 1139-1179هـ) حکومت نمود، از آمدن شیخ اطلاع حاصل نموده به نزد شیخ آمدو از وی اظهار قدردانی کرد و بر حمایت و تأییدش تعهد سپرد و در میان آندو گفتگوهایی صورت پذیرفت که آنرا به خاطر اهمیت تاریخی اش ذکر مینماییم:
امیر: بشارت باد برایت به بلادی که بهتر از بلاد تو است و همچنان بشارت باد برایت به عزت و قوت.
شیخ: من ترا نیز بشارت میدهم به عزت و وقار و به کلمهء  لا إله إلا الله، کسیکه به آن تمسک جست، و مطابق آن عمل نموده کمکش کرد توسط آن شهرها و انسانها را متصرف میشود، و آن کلمهء توحید است، کلمه ایست که پیامبران علیهم السلام به سوی آن دعوت کرده اند،  و زمین را بندگان مسلمان خداوند به میراث میبرند.
بعد از آن امیر بر شیخ دو شرط گذاشت :
1-از نزد آنان کوچ نکند و ایشان را مانند دیگران ترک نکند [یعنی از نزد آنان به نزد دیگران نرود].
2-شیخ از گرفتن آنچه امیر عادت دارد که در وقت میوه از مردم درعیه میگیرد، منع نکند.
-در باره شرط اول شیخ گفت: دستت را دراز کن نا با تو بیعت کنم … «الدم بالدم و الهدم بالهدم» [ضرب المثلی دست که در وقت اظهار موافقت کامل و ایستادگی بر تعهد تا آخر، گفته  میشود].
-در باره شرط دوم شیخ چنین گفت : امید است که خداوند برای تو فتوحاتی نصیب کند و در عوض آنچه میگیری غنیمت هائی نصیب نماید که  بهتر از آن باشد.
-شیخ معتقد بود که در کنار حق، باید قوتی وجود داشته باشد که از آن حمایت نماید، زیرا خداوند آنقدر که توسط سلطان امور را پیش میبرد توسط قرآن نمی برد.
-امیر و شیخ به نشر دعوت خویش در نجد ادامه میدادند، وقتی امیر وفات نمود پسرش عبد العزیز بن محمد (1111-1218هـ) جانشین پدر گردیده به  پیشبرد دعوت شیخ را ادامه دادند، تا آنکه شیخ در درعیه وفات نموده همانجا دفن گردید.
-از جمله یاریگران، شاگردان، اولاد و نوه های شیخ که هر کدام شان شخصیت های مهم دعوت گردیدند:
-سعود بن عبد العزیز بن محمد بن سعود ، که با شیخ ملاقات داشت و پیش وی درس خوانده و از وی علم آموخته است.
-حسین بن محمد بن عبد الوهاب، قاضی شهر درعیه.
-علی بن محمد بن عبد الوهاب، عالم بزرگ، و پرهیزگار، که بسیار متقی بود، منصب قضاوت برایش عرضه شد ولی قبول نکرد.
-عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب ( 1165-1242هـ) در دوران سعود بن عبد العزیز بن محمد بن سعود به عنوان قاضی درعیه ایفاء وظیفه نمود، فهم و معرفت دقیقی داشت، در مصر وفات کرد.
-ابراهیم بن محمد بن عبد الوهاب : عالم، فاضل و مدقق بود.
-عبد الرحمن بن خمیس، امام قصر آل سعود در درعیه و قاضی زمان عبدالعزیز  و سعود پسرش.
-حسین بن غنام صاحب کتاب ( روضة الأفکار)  وی خیلی عالم پرمعلومات بود.
-شیخ عبد اللطیف بن عبد الرحمن بن حسن بن محمد بن عبدالوهاب صاحب کتاب ( تأسیس التقدیس فی الرد علی داود بن جرجیس) و کتاب ( مصباح الظلام فی الرد علی شیخ الامام).
-سلیمان بن عبدالله بن محمد بن عبد الوهاب ( 1200- 1233هـ) شخص ذکی و شجاعی بود که وی را ابراهیم باشا بعد از سقوط درعیه به قتل رسانید، کتاب (تیسیر العزیز الحمید فی شرح کتاب التوحید) را همین شخص نوشته است.
-عبد الرحمن بن حسن بن محمد بن عبدالوهاب ( 1193-1285هـ) وی شخص عالم و با وجاهتی بود، نزد جد خود شاگردی نموده از وی أخذ علم نموده است، وظیفه قضاوت و تدریس را ایفاء مینمود، کتاب (الرد النفیس علی شبهات داود بن جرجیس) را وی نوشته است.
-شیخ محمد بن ابراهیم از نوه های شیخ، در دوران ملک فیصل- رحمه الله تعالى – به عنوان مفتی ایفاء وظیفه مینمود، وی در علم، متانت شخصیت، استقامت در امور دینی و دنیوی معروف بود.
-و از جمله شخصیت های بارزشان جناب شیخ عبد العزیز بن باز، رئیس عمومی فعلی ادارات بحوث علمی، افتاء، دعوت و ارشاد، درمملکت عربستان سعودی، به شمار میرود.
افکار ومعتقدات:
-شیخ مؤسس در مباحث خود، حنبلی المذهب بود، ولی در فتاوای خود جائیکه دلیل آنچه مخالف مذهب است ترجیح میداشت، در آنصورت به مذهب التزام نمی کرد [ بلکه مطابق همان دلیل راحج وقوی فتوای خود را صادر میکرد]، بنابر آن دعوت سلفی چنین مشهور شده که در اصولش  بدون مذهب ودر فروع حنبلی میباشد.
-دعوت به سوی باز کردن دروازه اجتهاد نمود، در حالیکه بعد از سقوط بغداد در سال 656هـ  بسته شده بود.
-تأکید در رجوع نمودن به سوی کتاب الله وسنت رسول الله صلی الله عله و آله و صحبه و سلم نمود، و به این نکته نیز تاکید کرد که هر امری از امور عقیده تا وقتیکه مستند به دلیل مستقیم و روشن از کتاب الله و یا سنت نبوی نباشد نباید پذیرفته شود.
-در فهم دلیل و استناد به آن بر طریقه اهل سنت و جماعت است.
-دعوت به سوی پاک نمودن مفهوم توحید نموده از مسلمانان میخواهد که به همان توحیدی رجوع کنند که مسلمانان صدر اول اسلام بودند.
-توحید اسماء و صفات: که آن عبارت است از ثابت ساختن اسماء و صفاتی که خداوند به خود ثابت کرده و یا پیامبرش به وی ثابت نموده است، البته بدون تمثیل، کیفیت و تأویل.
- توجه به مفهوم توحید عبودیت ( أن اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت) «سورهء النحل: 116» یعنی خدا را عبادت کنید و از طاغوت اجتناب ورزید.
-احیاء و زنده ساختن فریضه جهاد، شیخ نمونه و الگوی یک شخص مجاهد بود که برای فتح بلاد میرفت، و دعوت خویش را به نشر رسانیده مظاهر و علامات شرک را که مردم به آن گرفتار شده بودند، از بین میبرد.
-از بین بردن بدعات و خرافاتی که در آنوقت به سبب جهل و جمود مردم، انتشار یافته بود، از قبیل:
* زیارت قبری که گمان میکردند وی ضرار بن الأزور صحابی است، و از وی قضاء حاجات خویش  را میخواستند.
* زیارت قبری که میگفتند:  وی زید بن الخطاب رضی الله عنه است.
* رفت و آمد پیش درختی که میگفتند: آن درخت ابودجانه است، و نیز درخت دیگری که بنام « الطرفیه» یاد میشد.
* زیارت غاری که بنام غار بنت الامیر « غار دختر پادشاه » یاد می شد.
-تقسیم توسل به دو نوع:
* توسل مشروع وجائز که آن عبارت است از توسل جستن توسط اسماء الله الحسنى
* توسل بدعی و نامشروع و آن عبارت است از توسل جستن توسط ذوات فاضله مثل «به جاه رسول، به حرمت شیخ فلانی…».
-منع از آباد کردن قبر ها، لباس انداختن بر آنها ودیگر بدعت های مشابه به آن.
-مقابله با خرافات طرق صوفیه و با آنچه در دین داخل کرده اند که قبلا آنها در دین وجود نداشت.
-تحریم قول در بارهءخدا [ودر بارهءدین خدا] بدون علم، ( وأن تقولوا علی الله مالا تعلمون) «أعراف : 33» یعنی: این نیز بر شما حرام است که بالای خداوند آنچه را  إفتراء کنید و بگوئید که نمیدنید.
-هر چیزی که شارع از آن سکوت نموده ودر باره اش چیزی نگفته آن چیز عفو بوده برای هیچ کس جائز نیست که آنرا حرام، یا واجب، یامستحب، ویا مکروه بسازد،(یاأیها الذین آمنوا لا تسألوا عن أشیاء إن تبد لکم تسؤکم) « المائده: 101 » یعنی : ای کسانی که ایمان آوردید از اشیائی پرسان نکنید که اگر آشکارکرده شود برای شما غمگین میشوید.
-ترک کردن دلیل روشن واستدلال به لفظ متشابه طریقه اهل زیغ ، مثل رافضه و خوارج میباشد، (فأماالذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ماتشابه منه ابتغاء الفتنة وابتغاء تأویله ) (آل عمران : 7). یعنی:کسانیکه در دلهای شان کجی وجود دارد بخاطر طلب فتنه متشابهاتش را جستجو میکنند تا تأویل آنرا بدانند0
-پیامبر ( گفته است که حلال روشن وواضح بوده حرام نیز روشن ومعلوم است، درمیان ایندو امور مشتبه وجود دارد، پس کسیکه این قاعده را توجه نکند وبخواهد که درهر مسأله کلام روشنی ایراد کند ومسأله را واضح سازد آن شخص خودش هم گمراه میشود و دیگران را هم گمراه میسازد 0
-شیخ انواع و مراتب شرک را چنین توضیح داده است :
1-شرک اکبر: که عبارت است از شرک عبادت شرک قصد، شرک طاعت، وشرک
محبت0
2-شرک اصغر : که عبارت است از ریاء وخودنمائی، پیامبر ( درحدیثی که حاکم روایت نموده است چنین فرموده : ( الیسیر من الریاء شرک) یعنی اندکترین ریاء شرک است0
3-شرک خفی : گاهی بندهء مؤمن درحالی به آن گرفتار میشود که خودش نمی داند، چنانکه پیامبر ( فرموده است : (الشرک فی هذه الأمة أخفی من دبیت النملة السوداء علی صفاة سوداء فی ظلمة اللیل ) یعنی : شرک در این امت خفی تر از رفتار مورچهء سیاه بالای سنگ سیاه ، در تاریکی شب است0
-این دعوت در راه بیدار سازی فکر امت اسلامی، بعد از آنکه بالایش پرده ای از بازنشسته گی، خمود، وتقلید کورکورانه کش شده بود، کار وفعالیت نمود0
-توجه به تعلیم عامه وبا فرهنگ ساختن شان، بازساختن گوشهای دانشمندان ومتوجه ساختن شان به سوی جستجوی دلیل ، وتشویق آنها به جستجو در مراجع وکتب بزرگ قبل ازقبول کردن هر مفکوره أی که باشد وقبل از تطبیق آن0
-شیخ مصنفات زیادی دارد که بهترین آنها کتب ذیل میباشد:(کتاب التوحید فیما یجب من حق الله علی العبید ) و (کتاب الإیمان ) و( کشف الشبهات) و ( آداب المشی الی الصلاة ) و( مسائل الجاهلیه ) و تعداد دیگری از مختصرات ورساله هائی که پیرامون امور فقهیه واصولیه میچرخد واکثر آنها نیز دربارهء توحید است.
ریشه های فکری و اعتقادی :
-شیخ دردعوت خویش سه شخص را قدوهء خویش قرار داده به طریقهء آنان به پیش رفته است :
1-امام احمد بن حنبل ( 164-241هـ )0
2- ابن تیمیه(661-728هـ)0
3-محمد بن القیم الجوزیه ( 691-751هـ).
-درحقیقت دعوت شیخ نشر افکار اشخاص مذکور و بیان اهداف شان ، درصحنه عمل بوده است0
انتشار و جاهای نفوذ :
- عقیدهء سلفی همراه حکومت سعودی دربلاد نجد به نشر رسید، و سال 1187هـ به ریاض رسید همانطور که درتمام اطراف جزیره عرب انتشار یافت وسال 1219هـ همراه با حکومت سعودی به مکهء مکرمه ومدینهء منوره داخل شد و اهل مدینه سال 1220هـ بیعت نمودند0
-همراه با وفدهای حجاج این دعوت به خارج جزیرهء عرب منتقل گردید.
-این دعوت روشی و آثاری برحرکات اصلاحی که درجهان اسلام بعد از وی ظهور نمود، نیز بجا گذاشت، مثل: مهدیه، سنوسیه، مدرسهء افغانی و محمد عبده در مصر، و
حرکات دیگر درقارهء هند
مراجــع :
1- عنوان المجد فی تاریخ نجد            تألیف الشیخ عثمان بن عبدالله بن بشر
                                          الحنبلی- طبعة وزارة المعارف بالمملکة العربیة
                                          السعودیة.
2- روضة الأفکار                       الشیخ حسین بن غنام- تحقیق الدکتور  ناصر
                                          الدین الأسد- مطبعة المدنی- مصر.
3-آثار الشیخ محمد بن                  تألیف د. أحمد محمد الضبیب- المطابع الأهلیة
   عبدالوهاب.                           للاوفست- الریاض – 1397هـ.
4-الإمام محمد بن عبدالوهاب            عبد الحلیم الجندی- دار المعارف- مصر.
   انتصار المذهب السلفی
5-محمد بن عبد الوهاب                  أحمد عبدالغفور عطار- طبعة-1397هـ.
6-الوهابیة ( حرکة الفکر و            عبدالرحمن سلیمان الرویشد-ط1- دار العلوم
   الدولة الإسلامیة)                       للطباعة - القاهرة- 1397هـ 1977م.
7- بحوث أسبوع الشیخ                  مرکز البحوث بجامعة الامام محمد بن سعود
محمد بن عبدالوهاب.                       الإسلامیة- الریاض-1403هـ 1983م.                                 
8-مؤلفات الشیخ الإمام                   مطبوعات جامعة الامام محمد بن سعود
    محمد بن عبدالوهاب.                   الاسلامیةبالریاض.
 9-مجموعة الرسائل                        طبعة مطبة المنار.
     و المسائل النجدیة.
10-کتاب لمع الشهاب                     تحقیق و تعلیق  الشیخ عبدالرحمن بن
     فی سیرة محمد بن عبدالوهاب.         عبداللطیف آل الشیخ- مطبوعات دارة
                                             الملک عبدالعزیز.
11-انتشار دعوة الشیخ                    محمد کمال جمعة – ط2-مطبوعات دارة
     محمد بن عبدالعزیز خارج              الملک عبد العزیز- الریاض-1401هـ/
     الجزیرة العربیة                         1981م.
12-کیف کان ظهور شیخ الإسلام       لمؤلف مجهول- دراسة و تحقیق و تـعلیق
محمد بن عبد الوهاب.                     دکتورعبدالله الصالح العثیمین- مطبوعات
                                            دارة الـملک عبد العزیـز- الریـاض-
                                            1403هـ/1983م.

نظرات 4 + ارسال نظر
ج سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 08:46 ق.ظ http://www.tahrui1.blogsky.com

حکم روزه کسی که هنگام رمضان منی انزال می کند

خوردن روزه رمضان برای زن شیرده جهت محافظت از سلامتی بچه چه کفاره ایی دارد؟


آیا نیت روزه گرفتن در روز اول ماه رمضان به جای نیت کردن برای تمام روزهای آن کافی ‏است؟


روزه رمضان بر چه کسی واجب می‌شود؟


آمیزش به نادانی در روز رمضان


اگر در ماه مبارک رمضان نقطه ای خون در حال روزه از زن خارج شود آیا روزه اش صحیح است؟


اگر زنی، در روز رمضان از حیض پاک شود حکم آن چیست؟

مسایلی پیرامون آمیزش در روزهای ماه رمضان.‏


حکم تزریق آمپول در ایام رمضان برای شخص روزه دار.‏


حکم درآوردن دندان و کشیدن خون در ایام رمضان

یه نفر سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:21 ب.ظ http://qasas.blogfa.com

سلام با تشکر از حضورتون

احمد سه‌شنبه 2 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 10:46 ب.ظ http://www.zirrag12.blogfa.com

خداوند حفظت کند در این وادی پر از ظلمات با نظرات خوبتان

لقمان جمعه 28 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:15 ب.ظ http://www.mp3ali.mihanblog.com

سلام علیکم و رحمه الله
دوست عزیز مطلب بسیار مفیدی بود .
اگه دوست داشتی ما رو با نام وبلاگ سخنرانیهای شهید شیخ علی لینک کن . هر وقت لینک کردی خبرم کن تا شما رو هم لینک کنم .

واگر دوست داشتی به این وبلاگ هم سری بزن .
www.islammob.mihanblog.com

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد